فانوس دانشمند

مرکز مجازی پژوهشگران کوچک و فعالان علمی "فانوس"

فانوس دانشمند

مرکز مجازی پژوهشگران کوچک و فعالان علمی "فانوس"

فانوس دانشمند

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

پیوندهای روزانه

از بچگی جای بابا وقتی میرفت صبححانه یا میرفت ناهار و باید سرویس هم میداد، توی مغازه اش مثل یک شاگرد تازه کار وایمیستادم و مشتریها رو به حرف میگرفتم تا بابا کاراش رو انجام بده و برگرده بیاد. اونموقع ها یادمه 4-5 سالم بود. و چون کار و کاسبی بابا فنی بود، علاقه داشتم که بفهمم چی از چی و چجوری ساخته شده و یا چجوری میشه درستش کرد.

مدرسه که رفتم، تابستونها رو مجبور بودم تا زمان صبح تا ظهر رو جای کسی توی سوپرمارکتیش واستم و کلا مغازه رو بگردونم. این دیگه واقعا سخت بود برام. از تمیز کردن و جارو پارو کردن مغازه و گردگیری اجناس تا فروش و راه انداختن مشتری و انجام حساب و کتابش همه رو باید تنهایی انجام میدادم. البته خب یه چیزایی هم یاد گرفتم. ولی بیشتر دنبال این بودم که از زیرش در برم. تنها سرگرمیم هم این بود که دو تا جوجه خودم با پول خودم و کتری سوراخ شده مادرم، خریدم و گذاشتم توی باغچه کوچولوی جلوی سوپری تا بزرگ بشن. و البته با وجود درختای گردو و سایه ای که مینداختن، خیلی باصفا شده بود.

بعد از اون دیگه بزرگتر شده بودم و کارای هنری و دستی مثل قلاب بافی و این چیزا انجام میدادم ولی برای خودم و دل خودم. علاقه ای به بیکاری و الکی وقت رو خالی و بیهوده گذروندن نداشتم. البته بچه زرنگی هم در امور کاری نبودم، مخصوصاً کارهایی که اجباراً باید انجام میدادم.

تا اینکه رفتم دانشگاه و متوجه شدم که اونجا نیروی دانشجو برای کاردانشجویی میگیرن و یه حق الزحمه ای هم میدن. دانشگاه هم واحد امتحانات مشغول شدم و مدتی رو اونجا کار کردم.

و بعد از فارغ التحصیلی همین کسب و کار رو راه انداختم.

دست تنها واقعا سخته، و نیاز به نیروی کار هست اما........!

میترا لطفی
۰۴ دی ۹۸ ، ۱۹:۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

امروز اتفاق جالب دیگه ای رقم خورد.

یک آقایی با لباس بومی و محلی کشور همسایه امون افغانستان، برای انجام کارش وارد مغازه شد. کارش شامل دو مرحله بود که همه رو کامل با دقت بهشون توضیح دادم؛ مرحله اول انجام شد و در انتظار تأیید سامانه مورد نظر. 

اسم فامیلشون رحیمی بود؛ آقای رحیمی. تا مدت زمانی که تأیید سامانه انجام بشه، یکی دو ساعت تا چند روز زمان میبره پس ایشون رفتن تا یکی دوساعت دیگه بیان.

یکی دو ساعت دیگه اومدن و توی نوبت در انتظار نشستن... رسم کافی نت ما اینجوریه که سه شنبه های مهر مهدوی داریم و به نیت شادی امام زمان(عج) نصف قیمت میگیریم (البته شامل خدمات فورس و فوری و یا حجیم و زمانبر نمیشه). تا نوبت آقای رحیمی بشه کار چند نفر رو انجام شد. اما یک نفر بود که توی مراحل انجام کارش پرداخت آنلاین داشت که با کارت کافی نت انجام شد؛ موقع حساب و کتاب یادم رفت که اون مبلغی که برای پرداخت آنلاین انجام شده بود رو حساب کنم. و تنها نصف قیمت خدمت انجام شده رو گرفتم.

این رو بعدش که داشتم پیامکها رو نگاه میکردم متوجه شدم و همزمان هم داشتم کار آقای رحیمی رو هم انجام می دادم. با دیدن پیامک بلند گفتم: آخ یادم رفت اون مبلغ پرداخت آنلای رو حساب کنم!!! :-|

آقای رحیمی گفت: توی سیستمت شماره اش هست دیگه زنگ بزن بیاد. گفتم: نه دیگه از صفحه اش خارج شدم. شاید چیزی جا گذاشته باشه برگرده بیاد...

اما هیچی جانذاشته بود که بیاد.

گفتم اشکالی نداره، توکل بر خدا... حتما خیر بوده این پول باید میرفته.(البته اینطور برداشت نشه که آدم بی موالاتی هستم و هرچی رو میندازم گردن خدا و خرافی هستم و حواسم رو جمع نمی کنم و ... .)

آقای رحیمی گفت: آدم اینطور موقع ها باید حواسش رو جمع کنه.

گفتم: حالا شابد برگشت، شاید یادش افتاد و برگشت.

دیگه بهش فکر نکردم و به ادامه کار آقای رحیمی پرداختم.

موقع حساب و کتاب آقای رحیمی که رسید بهش کل حق الزحمه رو و نصف قیمت رو گفتم.

ایشون کارتشون رو دادن و گفتن شما اون مبلغ پرداخت آنلاین اون مشتریت رو هم اضافه کن و بکش.

من تعجب کردم. خب برای ایشون که نبود از حسابشون کسر کنم و اصلا چه دلیلی داشت که آقای رحیمی بخوان اینجور جبران کنن؟

ازشون علت رو جویا شدم و ایشون توضیح دادن که چون به نیت امام زمان (عج) نصف قیمت میگرید گفتم.

من نخواستم قبول کنم؛ تازه اگه اون مشتری یادش میومد که هزینه پرداخت رو حساب نکرده و برمیگشت خودش حساب میکرد چی؟ و اون مبلغ پول رو اصلا به دلم نبود که بگیرم... 

آقای رحیمی گفتن اون مشتریتون هم برگشت حساب کنه، بگید حساب شده.

آخه اون مشتری هم آدمی نبود که در وضعیت معیشتیه بدی باشه... نمویتونستم قبول کنم تا اینکه این به عقلم رسید که ازشون بگیرم و بذارم روی هزینه کارهای فرهنگی. 

وقتی کارهای فرهنگی رو گفتم، آقای رحیمی گفت خب حال که اینطوره پس بیشتر بکش؛ 50 تومن بکش.

گفتم 50 تومن؟! مطمئنید؟؟؟

گفت آره این چیزا راه دوری نمیره.

و اینجوری شد که خدا خواست و به نیت امام زمان(عج) برکت شد برای کسب و کارمون و حتی کارهای فرهنگی و مدهبیمون... خدا خیر کثیر بده به آقای رحیمی با اون لباس محلی سوزندوزوی شده که کار دست بود بسیار زیبا.

میترا لطفی
۲۶ آذر ۹۸ ، ۲۰:۰۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

آذر ماه سال ۹۳ بود که کافی نت رو به لطف خدا افتتاح کردیم.

۵ سال عین برق و باد گذشت، با همه تجربیات و سر و کار داشتن با آدمهای مختلف و صد البته با انواع سایتهای طراحی شده توسط برنامه نویسان و طراحان محترم سایت با کلی خطاهای ناشناخته 😁.

از استرس روزهای اول کار و حتی ماهها یا سال اول، تا شوق و شور ایستگاههای صلواتی و گرفتن جشن‌های اعیاد مذهبی، از برکت و دیدن مصداق آیات خداوندی، تا با هر دست بدی با اون دست میگیری...

چه روزها و لحظاتی که هر لحظه‌اش زندگی بود و درس و بحث.

 

یه پستی رو همون اوایل توی همین دود چراغ گذاشته بودم به اسم دوراهی... اون روز نمیدونستم چه باید میکردم ولی امروز میدونم اگر اون موقعیت برام تکرار بشه چه تصمیمی میگیرم. امروز میدونم و ایمان دارم و مطمئنم خدا به روزی حلالی که من بنده برای خودم رقم میزنم، برکت میده و نگران رزق و روزیم نیستم. 

خدا رو شکر که توی این ۵ سال کار، با همه بالا پائین و استرس و فشارهاش، اما بازم کیف زندگی کاری رو بردم. خدا رو شکر که بهم توفیق داد تا خدمت به خلقش کنم. خدا رو شکر برای همه چیزایی که توی این پنج سال یاد گرفتم. خدا رو شکر... هزاران بار شکر.

الهی که این کیف و نشاط، رزق و روزی همه بشه و دلهای همه به نور برکتی که هدا میده، گرم بشه و روشنی بگیره. 

با توکل بر الله، میریم برای فاز پنج ساله دوم.

میترا لطفی
۲۳ آذر ۹۸ ، ۲۳:۳۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
دوستان عزیز دانش آموز،
بله شما که پژوهشگر کوچک حالا ولی بزرگ فردا خواهی بود،
ما تصمیم داریم که با همکاری شما عزیزان به زودی آلاچیق اعضای فانوس را راه اندازی کنیم.
در این آلاچیق به مباحث و پروژه های پژوهشی می پردازیم و دوستان را تا حد توان در امور پژوهشی، راهنمایی خواهیم کرد.
این اعضا می توانند از امتیازاتی که برای آلاچیق در گرفته می شود بهره مند شوند.
در مطلب بعدی اهداف، امتیازات و برنامه های آلاچیق را خواهیم گفت.
برای عضویت در قسمت تماس با ما وارد شده و اطلاعات زیر را برای ما ارسال کنید.
  1. نام

  2. نام خانوادگی

  3. مقطع تحصیلی ( ابتدایی ، متوسطه اول ، متوسطه دوم )

  4. پایه تحصیلی ( کلاس اول ، دوم ، سوم و ... )

  5. سن

  6. استان محل تحصیل

  7. آدرس پست الکترونیک ( آدرس ایمیل )

  • توجه : در صورتی که آدرس پست الکترونیک به نام خودتان نیست، لطفا نام و نام خانوادگی صاحب آدرس را بنویسید.
پیشاپیش از همکاری شما عزیزان تشکر می کنیم.
راه حل سوم
میترا لطفی
۱۳ مرداد ۹۳ ، ۲۰:۳۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

زکات علم، نشر آن است.

به زودی در این وبلاگ مطالب خوبی پیدا می شود.

راه حل سوم

میترا لطفی
۱۲ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۳۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۴ نظر